از صبح تو بیمارستان، مشغول ازمایش و بررسی شدن هستم و تا الان هنوز دکترم نیومده !
تخت بغلیم یه خانومیه که تازه زایمان کرده، چقدر نی نیش دوست داشتنیه.
دلم می خواد فقط گریه کنم، همین.
هر بار که میبینم یکی بارداره یا نی نیش بغلشه، قلبم پر از درد میشه و غبطه می خورم.
این دکتر لعنتی هم معلوم نیست کجاست ! ساعت ۱۱ باید عمل میشدم ...
خداوندا، اگر روزی بشر گردی،
ز حال بندگانت با خبر گردی،
پشیمان میشوی از قصه خلقت،
از این بدعت، ازین بودن ...
(کفرنامه کارو)