سلام من مادر آریا ی 17 ماهه هستم پسر من نوپایی با وزن بالای نمودار یعنی 13.5 کیلو در 15 ماهگی بود تا همین الان شیر خودم رو بهش می دم و تا قبل از 16 ماهگی فقط یک بار سرماخورد منظورم اینه که این بچه کاملا سالم بود وقتی 15 ماهه شد من تصمیم گرفتم بفرستمش مهد کودک بعد از کلی جستجو بالاخره یه مهدکودک بسیار تمیز پیدا کردم و آریا بعد از تعطیلات رفت مهد دو سه هفته ی اول همه چیز خیلی عالی بود تا اینکه بعد از سه هفته دچار آبریزش بینی شدید شد من هم طبق معمول بردمش پیش پزشک خانوادگی و مورد اعتمادمون . حالا بشنوید از سابقه ی این دکتر که ار فامیل های شوهرم هستن . ایشون فوق تخصص بیماریهای عفونی کودکان هستن و همه ی فامیل شوهر کاملا در مورد حاذق بودنش و اینکه یک طبیب واقعی هست توافق دارن در ضمن چند روز در هفته ایشون تو یکی از بیمارستانها هستن و اتاقشون مملو از کودکان با بیماریهای عجیب و کلی رزیدنته من هم از همه جا بی خبر همه ی این تعریف ها رو پذیرفتم و آریا رو تحت درمان ایشون قرار دادم اولش که آریا رو با دماغ آویزون دید کلی منو نصیحت کرد که چرا با وجود خانه دار بودن بچه رو بردی مهد خلاصه فرمودند حالا برو اگه تب کرد یا اسهال استفراغ سریع بیارش ما هم رفتیم و بعد از یه هفته آریا اول دچار استفراغ بعد هم اسهال شد و خانم دکتر تلفنی عفونت گوش رو تشخیص و دارو های لازم رو تجویز کردم و از این زمان بدبختی ما شروع شد بچه به خاطر کو آموکسی کلاو یک هفته اسهال شدید داشت بعد از یه هفته اسهال قطع شد اما آبریزش بینی و حالت سرما خوردگی با وجود مصرف آنتی بیوتیک قوی و شربت سرماخوردگی و قطره بینی همچنان ادامه داشت ما هم باز آریا رو نزد خانم دکتر بردیم و ایشون دوباره کلی راجع به مضرات مهد کودک سخن راندند و فرمودند این یه ویروس جدید ه از مهدکودک اون عفونت گوش خوب شده و دوباره آریا یه مریضی جدید گرفته از اونجا که تشخیصشون ویروس بود دارو ندادن برای به هفته ی دیگه آبریزش بینی ادامه داشت و ترشحات بینی چرکی شده بود و صدای خلط از گلوی بچه شنیده می شد هفته ی سوم ملاقات با خانم دکتر باز هم با نصایح گرانقدر راجع به نبردن بچه به مهد کودک شروع شد و این دفعه ایشون کوتریموکسازول تجویز کرد بعر از دو روز بچه تب کرد و به مدت 5 روز با شیاف استامینوفن تبش رو از 40 درجه پایین آوردیم خلاصه خانم دکتر فرمودند همه دارو های قبلی رو بریز دور این عفونتفقط با تزریق از بین میره اگه تبش پایین نیاد باید بستریش کرد! خودتون می توننین حدس بزنید اون چند روز چه بر من گذشت خلاصه تلفنی دو تا آمپول septriax که از پنی سلین قویتره برای آریا تجویز کردن و علی رقم اصرار ما برای دیدن بچه گفتند که تلفنی کافیه این آمپول ها بسیار قوی هستن و بسیار هم درد دارن بعضی از بچه ها رو بیهوش می کنن بعد تزریق می کنن ولی طفلک من از گریه سیاه شد ... خلاصه خدا رو شکر بعد از آمپول دوم تب آریا قطع شد و دکتر برای دو هفته آنتی بیوتیک سفاکلر رو تجویز کرد به علاوه چند نوع آزمایش و سی تی اسکن هم تجویز شد که بعد از دبدنشون فرمودند سینوس های بچه پر از چرکه آریا دو هفته بود که دیگه مهد نمی رفت و تو این مدت غذا های مقوی و آبمیوه و آنتی بیوتیک رو سر وقت خورد اما آبریزش بینی و خلط گلوش یه ذره هم کم نشد اینجا بود که خانم دکتر خودش هم تعجب کرد به من گفت هر دو تا گوش آریا ملتهب و چرکیه و چند بار از من پرسید بچه دیگه مهد نرفته؟ما هم خیلی نگران بودیم که نکنه بچه دو باره تب کنه خانم دکتر دوباره تاس انداخت و شروع کرد به نسخه نوشتن این دفعه سه تا آمپول septriax نوشت همراه یه دوره دیگه سفاکلر اینجا بود که من دیگه بهش شک کردم وقتی رفتم دارو ها رو از داروخانه بگیرم بهم گفتن این آمپول ها یه دونش هم برای بچه17ماهه کلی ضرر داره چه برسه به 5 تا تو دو هفته خلاصه به اصرار من دکتر آریا رو عوض کردیم و به یه متخصص آلرژی کودکان مراجه کردیم و توضیح دادیم که بچه یه ماه نیمه که آنتی بیوتیک های مختلف خورده و هنوز آبریزش شدید بینی و خلط سینه داره به حدی که شب ها از سرفه خوابش نمی بره ایشون بعد از معاینه بچه و دیدن آزمایش ها وسی تی اسکن گفتن آریا هیچ عفو نتی نداره و دلیل بیماریش آلرژی تنفسی به دارو ها بوده ! و چند تا قرص و اسپری ضد حساسیت تجویز کرد وقتی از مطب اومدیم بیرون شوهرم کلی بد و بیراه به این آقای دکتر نثار کرد و گفت چطور ممکنه بچه ای که تو آزمایشش گلو بول های سفیدش بالاست و خلط سینه داره عفونت نداشته باشه بدون آنتی بیوتیک مگه میشه چرک رو خشک کرد؟ اما من مصمم بودم که این درمان رو اجرا کنم البته تو این مدت کلی از شوهرم و خانوادش به خاطر شک کردن به دکتر معتمد سرزنش شنیدم اما در کمال ناباوری بعد از یه روز آبریزش بینی و بعد از پنج روز خلط سینه قطع شد و حالا آریا بعد از یه ماه و نیم کاملا رو به بهبوده!
منظورم از این داستان بلند این نبود که فرستادن بچه به مهد کار درست یا غلطیه در ضمن نمی خوام کسی رو سرزنش کنم چون فقط تقصیر خودم بود که فقط با تکیه به حرف دیگران آریا رو با انواع آنتی بیو تیک ها به توپ بستم ولی خواهشم از همه اینه که سعی کنین دکتر تون رو با دقت انتخاب کنین متاسفانه تو خیلی از مطب ها و بیمارستان ها بدون کوچکترین عذاب وجدانی با جون بچه ی من و شما بازی می شه خواهش می کنم به هر کسی اعتماد نکنین
منظورم از این داستان بلند این نبود که فرستادن بچه به مهد کار درست یا غلطیه در ضمن نمی خوام کسی رو سرزنش کنم چون فقط تقصیر خودم بود که فقط با تکیه به حرف دیگران آریا رو با انواع آنتی بیو تیک ها به توپ بستم ولی خواهشم از همه اینه که سعی کنین دکتر تون رو با دقت انتخاب کنین متاسفانه تو خیلی از مطب ها و بیمارستان ها بدون کوچکترین عذاب وجدانی با جون بچه ی من و شما بازی می شه خواهش می کنم به هر کسی اعتماد نکنین
